این وبلاگ حاوی مطالب هنری، علمی، معنوی، مذهبی و فلسفی است و به مجموعه ها، نوشته ها، شعر، موسیقی و آثار هنری دانلد چالمرز اختصاص دارد.
کار طولانی مدت و دشوارم روی اثر هنری عاشقانه، ناب و ساده «صلح و توازن» الهام بخش «تصویر انسان جهانی بی قبیله برای تمام قبایل» بود. این تصویر در سایه حملات 11 سپتامبر به برج های دوقلو به رقابت گذاشته شد، همچنین در چشمان بیدار «درخت زندگی»-ام، که همان بار اولی که در سال 1969 حین خدمت سربازی اجباری در ویتنام دیدمش، در قلبم جای گرفت. شاید اهمیت این درخت مایه تعجب شما شود. بزرگترین موجود زنده ای بود، که تا به حال دیده بودم؛ البته اگر زمین، دریاها و اتمسفر، خورشید و ستارگان و ... را به حساب نیاوریم. تنها با ایستادن بر قله کوهی کوچک در آن نزدیکی موفق شدم عکسی تمام قد از آن بگیرم. این درخت یکی از بقایای آشکار جنگل های بارانی و بسیار قدیمی است. من هر روز به آن فکر می کنم و امیدوارم و دعا می کنم، که قطع نشده باشد. چیزی که در عکس علف به نظر می آید، در واقع پوششی گیاهی است، که ارتفاعش به شانه های آدم می رسد و برای پنهان کردن گاو نر و چوپانش به قدر کافی بلند هست. «وقتی که از کوه پایین آمدم» هم از آن عکس گرفتم. کمی بعد از آن به استرالیا برگشتم؛ خلاص از زحمتی که بر دوشم گذاشته شده بود. اما هرگز درس هایی را که فراگرفتم و با بخشی از وجودم عجین شدند، از یاد نبردم.
پس از گذشت سال ها از یافتن عشق و تشکیل خانواده این محیط امن را ترک کردم و به محیط دیگری پا گذاشتم؛ محیطی با تجرد و چالش بیشتر و حتی هیجان انگیزتر و ارضاکننده تر برای من. اعجاز این اکتشافات که اینک در زخم-حکمت ارایه شده، همواره در دسترسمان بوده و هست:
خوانندگان عزیز
سال ها پیش حضور در کنفرانسی باعث شد تا مصمم شوم به هیچ شخص یا سازمانی اجازه ندهم دوباره به من امر و نهی کند و جرات به خرج دهم و با سودمند بودن به حکمت، قدرت و عمل دست یابم. و به دیگران کمک کنم مسیری برای نیل به این هدف زیبا پیدا کنند، تا بدین ترتیب با هم، از میان بیشماران، همگی یکی شویم.
مسیر من از آن زمان همواره هموار نبوده است، اما خب «مسیر بدون مانع احتمالاً به جایی ختم نمی شود» و اگر «رفتن آسان باشد، امکان دارد در سراشیبی افتاده باشیم».
امیدوارم که کارهای هنری، نوشته ها، اشعار و مجموعه هایم در www.wound-wisdom.tk منابع مفیدی برای شما باشند. بازدید از این وبسایت برای همه آزاد است و امیدوارم که آن را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید؛ البته بدون در نظر گرفتن مذهبشان، چون از دیدگاه من «علم در پی چگونگی است و مذهب در پی چرایی و پاسخ این هر دو فلسفه است!» (تا جایی که پاسخ ها یافتنی باشند).
این وبسایت قرار است بیشتر فلسفی باشد تا مذهبی و برای بی خدایان نیز درست مانند افراد مذهبی با هر مرام و عقیده قابل دسترسی می باشد. امیدوارم که ذهن ها را بدون مانع هیچ دگمی به روی حکمت و وجدانی درایتمندانه بگشاید. مطالب مطمئناً بدون هیچ گونه داوری از سوی اینجانب و مبتنی بر احترام می باشد.
در طول مطالعاتم روی شرایط حیات بشر پس از 1996 می خواستم بدانم، که آیا چیزی را جا انداخته ام. با مطالعه دریافتم که حکمت سلیمان در کتاب مثل مثل های سلیمان چیزی است، که حتی 3000 سال پیش چه میزان حکمت وجود داشته و اکنون نیز دارد، اما به ندرت غبارروبی می شود. و ما امروز در چه وضعیت خطرناکی قرار داریم!
پس چرا به ندرت از مطالب این کتاب که در کانون توجه انجیل قرار دارد(توسط همان کسانی که بدان محتاج هستند)، یاد شده است؟ چون مساله مهم این است، که «وقتی به سوی مرگ رهسپار هستیم، آنچه در پشت سر داریم اعمال ماست و آنچه در پیش رو تئوری».
از آنجا که فلسفه عشق به حکمت است و در مثل های 8 و 9 مورد تجلیل قرار گرفته، چکیده مثل مثل ها را در وبسایت خود قراردادم، تا «جوانان فلسفه را رد نکنند و پیرها از آن خسته نشوند» و «تصدیق» والاتر از «دعا»ست. (تصدیق تایید و سپاسگزاری به خاطر تمام آن چیزی است، که تا کنون داشته ایم؛ دانشی است که از خودارزیابی نشات می گیرد).
امید که تمام برکات زندگی از آن شما باشد!
ارادتمند شما
دونالد چالمرز
ملبورن، استرالیا 2006