دفتـــر بال (مرد بالدار(

BalMag

نشریه ادبی بال

بال یک نشریه مستقل اینترنتی است، که به ادبیات روسی اختصاص دارد و می کوشد خوانندگانش را با چهره های برجسته معاصر و قدیمی ادبیات روسی و نیز آثارشان آشنا نماید. بخش عمده مطالب نشریه ترجمه است. عنوان نشریه از ...

درباره نشریه      مشاهده مطالب
BalMag

RusieiDigar

نشریه روسیه‌ای دیگر

روسیه ای دیگر دریچه ایست به نمایی دیگر از سیاست و جامعه روسیه که متفاوت با تصویر بازتاب یافته در رسانه های عمده ایران و جهان است. دریچه ای به سوی عدالت طلبی ها و تلاش برای دستیابی به یک جامعه باز و بازتاب صداهای ناشنیده یا کمتر شنیده شده...

درباره نشریه      مشاهده مطالب
RusieieDigar

PolMag

نشریه پُل (زبان، فرهنگ و ادبیات لهستانی)

از جمله اهداف اصلی «پُـل» فراهم ساختن منابع معتبر یادگیری زبان لهستانی برای خوانندگان فارسی زبان است. در هر شماره بخش‌هایی از دروس کتاب «Po polsku w rok» (لهستانی در یک سال) نوشته اُسکار اِی. سوان، استاد دانشگاه پیتسبورگ امریکا، با توضیحات...

درباره نشریه      مشاهده مطالب
PolMag

Paiz

نشریه پاییــــز

رسیده ام به آخر فصلی که مرگ شاعرانگیم بود، شروع تازه برگی به روی جاده تنها، تپیدن دل جاده میان باد پریشان، غریو باد پریشان میان بارش باران...

درباره نشریه      مشاهده مطالب
Paiz

FelestineAzad

نشریه فلسطیــن آزاد

در خیابان های حیفا گام برمی دارم و نام تو را بر فراز باغ های ایرانی در کنار نام تمام آن ها که به خاطر خلق سرگردان فلسطین، زیتون های سبز امید را با سرخ ترین خون ها آبیاری کردند، در کنار نام خالد که روزی به حیفا باز می گردد، که روزی با افتخار ...

درباره نشریه      مشاهده مطالب
Free Palestine

Кrilo

نشریه Крыло

Я не могу летать в своей реальной жизни. Мои крылья сломаны. Я летаю только в своих мечтах, где мои крылья свободны...

درباره نشریه      مشاهده مطالب
Krilo

Ala

نشریــه Ala

Non posso volare nella mia vita reale. Le mie ali sono rotte. Volo solo nei miei sogni dove le mie ali sono libere...

درباره نشریه      مشاهده مطالب
Ala

DustiazOstralia

دوستی از استرالیـــا

دونالد چالمرز دوستی از استرالیاست، که تو پاییز 94 وقتی دانشگاه تهران بودم باهاش آشنا شدم. این دوست بسیار عزیز و فعال حقوق بشره، مطالب این وبلاگ ترجمه ای از نوشته های دونالده که برای تشکر و قدردانی از مهربانی ها و دوستی هاش ایجاد شده...


مشاهده وبلاگ
Ala

MyLibrary

کتابخــانه من

توضیحاتی یافت نشد...


مشاهده وبلاگ
Ala

 درباره سایت 

Site Profile Photo

به رویاهایت چنگ بینداز،
چراکه اگر رویاها بمیـــــرند،
زندگی به پرنده شکسته بالی بدل خواهد شد،
که پرواز نمی تواند.

(لنگستون هیوز)

نشریه فلسطین آزاد

نام من خالده جرار است

نام من خالده جرار است

نام من خالده جرار است.

هر آنچه که از آزادی آموختم در زندان آموختم،
و در تمام زندگیم
به هر کران که چشم دوختم زندان را دیدم.
زندان من پر از زندانیانی بود
که جز اشک و حسرت نصیبی نداشتند
و زندانبانان من با جلیقه های ضدگلوله بر تن
هر روز با پتک سنگین مدارا بر فرقمان می کوبیدند.
اینک من از بندی تنگ و تاریک
به بندی بزرگتر و روشنتر منتقل شده ام
و نام تو را گره کرده در مشتم
و بر شانه های سترگ یارانم
ایستاده فریاد می زنم
ای آزادی
که خاک تشنه این زندان سال ها بیمناک مرگ تو در این دیار از یادرفته است.
من خالده جرار هستم
و نام من با نام سرخ تو همواره در پیوند خواهد ماند
ای موعود اورشلیم
ای آزادی.

70 سال نکبت، روایت حفیظه خطیب پناهنده فلسطینی در لبنان

70 سال نکبت، روایت حفیظه خطیب پناهنده فلسطینی در لبنان

با شروع جنگ اعراب با اسرائیل در سال 1948 و در تاریخ 30 اکتبر همان سال «روز نکبت» برای خانواده حفیظه و سایر ساکنین روستاشان که ناچار به ترک خانه هایشان شده بودند، آغاز شد. او که تنها نوزده سال داشت به همراه 5 برادر و خواهر و پدرش به کشور همسایه لبنان که در چند کیلومتری دهکده شان قرار داشت، گریخت. مادرش وقتی که بچه بود از دنیا رفت. حفیظه که اکنون 90 سال دارد از آن زمان در برج البرجنه اردوگاه پناهندگان فلسطینی در جنوب بیروت زندگی می کند. «من الان هفتاد سال است، که در لبنان زندگی می کنم، اما فلسطین را هرگز از یاد نبرده ام». او به خاطر می آورد، که در نزدیکی خانه شان دهکده ای وجود داشت، که ساکنانش مسیحی بودند. «ما با هم روی زمین کار می کردیم. همسایگان یهودیمان اغلب پیش ما به مهمانی می آمدند و با خودشان غذا، شیر و ماست می آوردند. بین ما مسلمانان و یهودیان و مسیحیان رابطه خوبی برقرار بود. هیچکس نمی خواست، که ما سرزمین مادریمان را ترک کنیم، اما هراس از کشته شدن ما را وادار به این کار کرد». در ماه می 1949 روستای حفیظه و سایر مناطق اطراف آن تحت اشغال ارتش اسرائیل درآمد و نامش به اِلکوش تغییر پیدا کرد. 

750000 پناهنده فلسطینی
750000 فلسطینی تا پایان ماه ژوئن سال 1949 وادار به ترک خانه هایشان شدند؛ آن ها یا خودشان گریختند یا تبعید شدند. از آن زمان بخشی از آن ها در نوار غزه و برخی دیگر در کرانه باختری رود اردن زندگی می کنند. اما بخش اعظم آن ها در اردوگاه های لبنان و همچنین اردن و سوریه سکنا گزیده اند. 
حفیظه خطیب همیشه در این اردوگاه نبوده است. او پس از ورود به لبنان در سال 1948 ابتدا به همراه خانواده اش در منطقه ای کوهستانی در نزدیکی بعلبک مستقر شد. «من به عنوان دختر بزرگتر باید نقش یک مادر خانه دار را ایفا می کردم. من مسئول انجام همه کارها بودم؛ از جمله تربیت برادر و خواهرهای کوچکم. همه این کارها را با امید به بازگشت عاجل به خانه انجام می دادم».
اما بازگشت به خانه در سرنوشت او رقم نخورده بود. کنست اسرائیل در سال 1950 قانونی را در خصوص دارایی های افرادی که محل سکونتشان را ترک کرده بودند، تصویب کرد. مطابق با این قانون و قوانینی که به دنبال آن تصویب شد، اموال فلسطینیان آواره توسط دولت اسرائیل غصب گردید. حفیظه خطیب تا به امروز کلید خانه اش را که دیگر اثری از آن باقی نمانده با خود نگه داشته است. 
حفیظه اکنون مستاجر است؛ دو اتاق در یکی از خانه هایی که چندین سال پیش در اردوگاه پناهندگان ساخته شده اند. در لبنان داشتن زمین و خانه شخصی برای فلسطینیان ممنونع است. هرچند به گفته حفیظه اکثر فلسطینیان توان مالی لازم برای خرید آن ها را ندارند. 

کمک سازمان ملل به پناهندگان فلسطینی
حفیظه خطیب در سال 1978 به اتفاق همسر (پسرعمویش ابراهیم) و فرزندانش به برج البرجنه نقل مکان کرد. این اردوگاه یکی از 12 پناهگاه آوارگان فلسطینی در کشور لبنان به شمار می رود، که در چهارچوب برنامه ویژه امدادرسانی تحت سرپرستی سازمان ملل احداث شدند. هماهنگ کننده این اقدامات آژانس خاورمیانه سازمان ملل متحد است.
لبنان برای این اردوگاه ها بودجه ای تخصیص نمی دهد. در حال حاضر در اردوگاه برج البرجنه بنابر آمارهای رسمی بیش از 18000 فلسطینی زندگی می کنند. پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه تعداد ساکنان اردوگاه به 40000 نفر رسید. تقریباً نیمی از آن ها را جوانان 18 تا 25 ساله تشکیل می دهند. این اردوگاه برای اسکان موقت پناهندگان فلسطینی ساخته شده بود، اما در آن بیشتر از یک نسل زندگی و رشد کرده اند. خانه های مسکونی مانند تمام زیرساخت ها خیلی وقت است، که به تعمیر نیاز دارند. مشکل ازدیاد پناهندگان در اردوگاه نیز امری جدی به شمار می رود. 
همسر حفیظه خطیب 8 سال پیش از دنیا رفت. از آن زمان او که به دلیل بیماری یک پایش را از دست داده، تنها زندگی می کند. او روی ویلچر راه می رود و برای نشستن به کمک نیاز دارد. با این حال شکایتی نمی کند. «نمی شود زندگی در لبنان را بد دانست، اما نه برای من و نه برای فرزندانم چشم اندازی در اینجا وجود نداشته و ندارد».

در جستجوی پناهگاه در غرب
به همین علت چند نفر از پسران و دخترانش به کشورهای غربی رفتند تا در آنجا پناهنده شوند. یکی از پسرها تازه از دانمارک برگشته تا از مادر پیرش دیدن کند. دو پسر دیگر در امریکا زندگی می کنند. یکی از پسرها در سال 1976 در جریان جنگ داخلی لبنان کشته شد. مرگ او تا به امروز بزرگترین اندوه حفیظه محسوب می شود. باقی فرزندانش با او در برج البرجنه زندگی می کنند. 
پسر حفیظه که ساکن دانمارک است، اعتراف می کند، که او مانند اکثر پناهندگان فلسطینی از جمله نسل جوان نتوانسته اند در جامعه لبنان ادغام شوند. «ما نمی خواهیم در اینجا همیشه یک مهمان باشیم. ما می خواهیم خانه و وطن داشته باشیم تا بتوانیم زندگی شایسته ای داشته باشیم». به گفته او در دانمارک با او و خانواده اش با احترام برخورد می شود. او دیگر تمایلی به بازگشت به لبنان ندارد.
پناهندگان فلسطینی در لبنان هرگز از خدمات ویژه دولت های محلی بهره ای نبرده اند. علاوه بر این آن ها در جنگ ویرانگر داخلی در سال 1976 شرکت کردند. لبنان به آن ها عنوان پناهنده داد و این عنوان برای نسل های بعدی نیز پابرجا ماند. در لبنان آن ها نمی توانند شغل پردرآمدی داشته باشند. سران حکومت این مساله را چنین توجیه می کنند، که بازگشت به سرزمین مادری برای فلسطینی هایی که در جامعه لبنان ادغام شده اند و از تحصیلات و شغل مناسب برخوردارند، دشوارتر خواهد بود. حفیظه می گوید: «من با داستان هایی که درباره فلسطین نوشته شده بزرگ شده ام. فلسطین همیشه در قلب من جای دارد».

آرزویی که هرگز برآورده نشد
حفیظه می گوید، امکان ترک اردوگاه و سکنا گزیدن در یکی از مناطق بیروت برایش وجود داشته، اما او نمی خواسته این مکان را که برایش یادآور خانه شان بوده ترک کند. «من همیشه برای بچه هایم غذاهای محلی درست می کردم. همه آن ها با لهجه فلسطینی صحبت می کنند». او از داستان تراژیک خانواده اش و حوادثی که هموطنانش را مجبور به ترک دیار کرد، برایشان تعریف می کرد.
تاکنون 450000 پناهنده فلسطینی در لبنان در فهرست آژانس خاورمیانه سازمان ملل برای کمک به پناهندگان فلسطینی به ثبت رسیده اند. به گفته این نهاد حتی در صورت کمتر بودن این تعداد پناهندگان موضوع تامین مالی اردوگاه ها به مشکل بزرگی بدل شده است، به خصوص که دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا از حمایت از برنامه سازمان ملل برای کمک به پناهندگان فلسطینی سر باز می زند.
این امر برای حفیظه به معنای وخیمتر شدن اوضاع زندگی در اردوگاه است، اما این زن 90 ساله تنها یک آرزو دارد: «می خواهم به سرزمین مادریم بازگردم تا بتوانم حتی برای چند روز در آنجا زندگی کنم و اینکه اجازه بدهند جسدم را در آنجا دفن کنند».
براساس حقوق بین الملل و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل پناهندگان فلسطینی از 11 دسامبر 1948 حق بازگشت به زادگاهشان را دارند، اما اسرائیل این حق را نادیده می گیرد. به همین علت آرزوی حفیظه خطیب مانند هزاران پناهنده فلسطینی دیگر تنها یک آرزو باقی مانده است.


منبع: بخش روسی دویچه وله