معـرفی فیلــم

بهمن بلوک نخجیری
اندازه قلم

درباره مَرتا مِسَروش
 مَرتا مِسَروش در 19 سپتامبر 1931 در بوداپشت به دنیا آمد. او فرزند مجسمه ساز معروف لسلو مسروش بود و دو سال اول زندگیش را به همراه والدین هنرمند کمونیستش در اتحاد جماهیر شوروی گذراند. در دوران حکومت استالین پدرش دستگیر و در سال 1938 کشته شد. مادرش نیز هنگام وضع حمل از دنیا رفت. مسروش که دیگر یتیم شده بود، تحت سرپرستی مادرخوانده اش در شوروی به مدرسه رفت. پس از بازگشت به مجارستان در سال 1946 او دوباره برای تحصیل به مسکو رفت و تا سال 1956 یعنی زمان فارغ التحصیلیش در آنجا ماند. 
او کارش را با ساخت یک فیلم مستند شروع کرد و سپس 25 فیلم مستند کوتاه در عرض ده سال تولید کرد. اولین اثر بلند او «دختر» (Eltavozott nap) نام داشت، که در سال 1968 ساخته شد. این فیلم اولین فیلم مجاری به کارگردانی یک زن بود، که برنده جایزه ویژه هیئت داوران فستیوال بین المللی وایادولید نیز شد. آثار او اغلب تلفیقی از اتوبیوگرافی و مستند است. موضوعات اصلی آن ها انکار گذشته، عواقب عدم صداقت و مشکلات ناشی از مسائل جنسیتی است. قهرمانان فیلم های او اغلب از خانواده های از هم پاشیده هستند، مانند دختری که در جستجوی والدین مفقودش است (دختر) یا زن میانسالی که به دنبال گرفتن سرپرستی بچه هاست (فرزندخواندگی).
اگرچه مسروش بیش از پانزده فیلم ساخته، اما بیشتر به خاطر فیلم «دفتر خاطرات برای فرزندانم» (1984) شهرت یافت، که برنده جایزه بزرگ جشنواره فیلم کن شد. این فیلم به نخستین حلقه از سه گانه اتوبیوگرافیک او تبدیل شد. مسروش همچنین برنده خرس طلا و خرس نقره ای جشنواره برلیناله نیز شده است. او همواره سانسور را در مجارستان به چالش می کشید و به صدایی خاموش ناشدنی در سینمای کشور بدل گردید.

دختر (1968)


این فیلم اولین فیلم مجاری به کارگردانی یک زن بود، که مضامینی از قبیل خانواده از هم پاشیده، رابطه بین والدین و فرزندان و جستجوی ثبات در یک جهان بی ثبات را به تصویر می کشید. اِرسی (کاتی کواچ) زن جوانی که در یک یتیم خانه در بوداپشت زندگی می کند، تصمیم می گیرد با مادر واقعیش (تری هوروات) دوباره ارتباط برقرار کند. تصمیمی که ارسی مدرن را به یک شهر کوچک می کشاند، که در آنجا احساسات شهریش در تضاد با نگرش های محافظه کارانه زنی که او را به دنیا آورده قرار می گیرد؛ زنی که نقطه اشتراک ناچیزی با او دارد. با توجه به دغدغه های فمینیستی مسروش که شاخصه فیلم های اوست، «دختر» پرتره ای از یک زن به نمایش می گذارد، که می کوشد دریابد از کجا آمده تا بداند به کجا می رود.


فرزندخواندگی (1975)


 

در این فیلم دنیای دو زن به تصویر کشیده می شود، که هر دو در پی رسیدن به کمال هستند. کاتا (کاتالین برک) یک کارگر میانسال کارخانه که در آرزوی داشتن فرزند از معشوق متاهلش است و آنا (جونجوِر ویگ) یک نوجوان تحت سرپرستی دولت که قصد خلاص کردن خود و ازدواج با دوست پسرش را دارد. رابطه میان این دو گویای زندگی زنان در جامعه و حکومت آن زمان مجارستان و واقعیات مربوط به اموری مانند عشق، ازدواج، مادری و حق تعیین سرنوشت برای آنان است.

دفتر خاطرات برای فرزندانم (1984)


مسروش با بهره گیری از تجارب خود در دوران جنگ پرتره ای جذاب از دختری جوان به تصویر می کشد، که در میانه یک دوره تاریخی پرتلاطم به بلوغ می رسد. یولی (سوسا چینکوچی) نوجوان بااراده ای است، که پس از از دست دادن پدرش در پاکسازی های استالینیستی به مجارستان برمی گردد تا با ماگدا (آنا پولونی) یکی از مقامات سرسخت حزب کمونیست که مسئول سرکوب بی رحمانه روشنفکران در کشور است، زندگی کند. یولی در حالی که در یک دنیای ناآشنا -دنیایی تحت تاثیر شوک ناشی از جنگ جهانی دوم و موج فزاینده استالینیزم- به پیش می رود، باید برای بازیافتن خویشتن خود مبارزه کند. این فیلم که برنده جایزه بزرگ جشنواره کن گردید، شهادت سوزناک هنرمندی است، که آسیب های گذشته را با دیدی شفاف و نقادانه مرور می کند.

دفتر خاطرات برای عشاقم (1987)


 
مرتا مسروش به دنبال فیلم «دفتر خاطرات برای فرزندانم» دوباره به زندگی یولی (سوسا چینکوچی)، من دیگر خود، باز می گردد، که در مخالفت با خواست های عمه استالینیستش (آنا پولونی) مجارستان را برای رسیدن به آرزویش یعنی فیلمساز شدن به مقصد مسکو ترک می کند. یولی در آنجا باید از بوروکراسی دستگاه تبلیغات بتبعیت کند و براساس عقاید آن یعنی «رئالیزم» عمل کند، درحالی که نومیدانه در جستجوی پدر گمشده اش است. این فیلم با به هم بافتن سفر زن قهرمان داستان با تحولات سیاسی بلوک شرق پس از جنگ -از مرگ استالین تا وعده کوتاه مدت لیبرال سازی تا قیام 1956 مجارستان- جلوه ای مهیج از زنی ارائه می دهد، که در جستجوی یافتن صدای خود است در جهانی که قصد خاموش کردنش را دارد.

دفتر خاطرات برای مادر و پدرم (1990)


آخرین قسمت غم انگیز سه گانه دفتر خاطرات به ادامه زندگی یولی می پردازد؛ یتیمی جوانی در بحبوحه دوران پس از جنگ مجارستان. در این فیلم یولی در پی انقلاب شکست خورده 1956 مدرسه فیلم سازی مسکو را ترک می کند و به بوداپشت برمی گردد. در آنجا دنیایی از هم پاشیده شده را کشف می کند؛ دنیایی که در آن وحشی گری، ترس و اضطراب در تمام ابعاد زندگی رخنه کرده، درحالی که نیروهای شوروی قدرت خود را مستحکم تر می کنند. مسروش با در هم آمیختن یکپارچه فیلم های مستند خبری با درام هیجان انگیز انسانی تصویری بی درنگ حماسی و شخصی از تاریخی خلق می کند، که خود آن را زیسته است؛ از وحشت سرکوب های توتالیتری و شجاعت کسانی که در برابرشان مقاومت کردند.

Download PDF (Turul-01)